loading...
mh-downloader
mh-downloader بازدید : 143 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

موبر سمباده ای
پد ضد عرق فرش وی

جز ندامت سطری از شعر و شعار من مپرس سر به پيش بی اعتناتر مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند دردِ بی‌درمان‌شان را

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می‌کند

ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کِی پشیمان می‌کند؟

مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرت‌کِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

اشک می‌فهمد غم افتاده‌ای مثل مرا
چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی‌درمان‌شان را مرگ درمان می‌کند

ذره بین

ذهن من هنوز مستعمره ی انگلیس است
و ملکه های جوان
مغز من را میان بشقاب های نقره سهم می کنند
اما من می توانم با سرنای کاغذی ام
تمام آن ها را روی یک انگشت شانه به شانه ی شیوا و مارهای کبرا برقصانم

mh-downloader بازدید : 135 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

لوازم شكار
فروش چراغ قوه حرفه اي


ای وای سپ
اهی که به جنگ ملک آید
ای وای درختی که به زیر تبر آید
آن همت و آن دولت و آن رای که او راست
او را که خلاف آرد و با او که برآید
با یوز رود کس به طلب کردن آهو؟
آنجای که غریدن شیران نر آید
گویی نشنیده
ست و نداند که حذر چیست
او را و پدر را همه ننگ از حذر آید

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کن

شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن

دارم سر  پرواز در آفاق تو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن

عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن

صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست
باران من خاک شو و بارورم کن

افیون زده ی رنجم و تلخ است مذاقم
با بوسه ای از آن لب شیرین شکرم کن

پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی، خبرم کن

شرح من و او را ببر از خاطر و در بر
بفشارم و در واژه ی تو، مختصرم کن

حسین منزوی


قصاید فرخی سیستانی
گر سایه
دستش به حجر برفتد از دور
چون جانوران جنبش اندر حجر آید
با طالع او دول
ت و فیروزی یارست
از دولت و فیروزی فتح و ظفر آید

mh-downloader بازدید : 140 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

لیست چراغ قوه
خريد دوربين ديد در شب براي شکار

مسابقه محرم (2)  «تابناک با تو» در نظر دارد به مناسبت سوگواری اباعبدالله الحسین و برای آشنایی با آیین و رسوم مراسم عزاداری در همه شهرها و روستاهای ایران، فراخوانی از مسابقه عکاسی (موبایل، دوربین حرفه ای و...) برگزار کند.

از جمله موضوعاتی که می تواند در این مسابقه مد نظر شما هنرمندان گرامی قرار گیرد، نماز عاشورا، کودک و محرم، مساجد، هیأت ها، عزاداری های گروهی و ... _ ترجیحا مراسم امسال ـ خواهد بود.

علاقه مندان برای حضور در این مسابقه، می توانند عکس ها و گزارش های تصویری خود را به مدت یک هفته به آدرس اینترنتی bato@tabnak.ir ارسال نمایند.

گفتنی است، عکس ها به همراه شناسنامه آن ارسال شود؛ یعنی زمان و مکان و نوع مراسم در آن به همراه نام عکاس قید شود.

در پایان نام پنج عکس برگزیده به عنوان برندگان مسابقه به همراه عکس هایشان آورده خواهد شد و شما می توانید با رأی به هر عکس امتیاز بدهید. آرای شما برای گزینش عکس های برتر تأثیرگذار خواهد بود.

هم اکنون عکس های ارسالی برخی از شما خوبان را به نمایش می گذاریم.




mh-downloader بازدید : 152 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

چراغ قوه اصل
ليزر جديد

«با تو» سد شهید رجایی بخش «با تو» برای ارائه و معرفی «دریچه هنر» ‌مخاطبان «تابناک با تو» در همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک با تو» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را در همه موضوعات به آدرس ایمیل bato@tabnak.ir بفرستد تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.

اخبار «با تو»، به تازگی راه‌اندازی شده و در نظر دارد برای مشارکت حداکثری بینندگان در ارایه اخباری پیرامون موضوعات عکس، فیلم، آشپزی، و ...(بدون مرز موضوعی)، آثار و دیدگاه‌های کاربران را بازتاب دهد.

در ادامه تصاویر ارسالی یکی از بینندگان «تابناک با تو» به نام نسا محبی از تهران را خواهید دید.

سد شهید رجایی که از آن با عنوان سد سلیمان تنگه نیز یاد می‌شود در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی ساری واقع در بخش دودانگه می‌باشد. مطالعات ساخت این سد که در سال ۱۳۳۶ شروع شد با شروع عملیات اجرایی آن در شهریور سال ۱۳۷۰ ادامه پیدا کرده و در سال ۱۳۷۵ نیز به پایان رسیده است. کاربری اصلی این سد تامین آب کشاورزی زمینهای اطراف و تامین آب آشامیدنی است.

علاوه بر آن نیروگاهی هم برای تولید برق در سد تعبیه شده است. این سد در سال ۱۳۷۹ برای بازدید مسافرین و گردشگران آماده شد، محیط اطراف و رودخانه آن به منظور گردش و اقامت مخصوصا برای افراد تور بسیار مناسب است، از جمله امکانات گردشگری در این محیط می‌توان به اقامت شبانه در کنار رودخانه تجن و در دهکده آرامش، قایقرانی، اسکی روی آب، اتوبوس دریایی، پدالو در اسکله شیرین رود، بازدید از تاج سد با گرفتن بلیط در روزها و نیز ماهیگیری نام برد.




mh-downloader بازدید : 168 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

تروکالر اصل
تاچ مکس اصل

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: با توجه به انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی، انتظار می رود تأخیر در پرداخت یارانه حداقل تا پایان سال جاری ادامه داشته باشد.

ابراهیم نکو درباره احتمال تأخیر در پرداخت یارانه بیان کرد: تاکنون شاهد تاخیر در پرداخت یارانه ها بودیم که همین روند تا پایان سال ادامه خواهد داشت.

وی ادامه داد: در سطح کلان نیز شاهدیم، حقوق کارمندان و کارگران دولتی با تأخیر پرداخت می شود. بنابراین تصور اینکه یارانه باید بدون تأخیر و سروقت پرداخت شود غیرمنطقی است.

نکو افزود: به هر حال یارانه همانند حقوق و دستمزدها به دلیل محدودیت منابع دولت با تأخیر پرداخت می شود. این تأخیرها دور از انتظار نیست و مردم نباید فکر کنند که دولت درصدد حذف آنهاست.

کیسه دولت خالی است

این نماینده مجلس شورای اسلامی بیان کرد: واقعیت تلخ درباره پرداخت با تأخیر یارانه این است که کیسه دولت خالی است و همانطور که وزیر اقتصاد گفته، دولت برای پرداخت یارانه به آحاد جامعه با یک مصیبت عظما مواجه است.

مصیبت عظما

وی ادامه داد: این مصیبت عظما هر ماه برای دولت وجود دارد و همچنان که پیش می رود وضعیت برای پرداخت یارانه ماه های بعد بدتر می شود.

نکو بیان کرد: گرفتاری های دولت صرفا برای پرداخت یارانه نیست بلکه پس از آن باید به فکر بازپرداخت بدهی هایی باشد که بابت تأمین منابع یارانه ها گرفته است.

رفتار محتاطانه دولت تا انتخابات

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی درباره راه حل این مشکل دولت بیان کرد: حذف یارانه ها با آثار و تبعات سنگینی برای دولت همراه است، دولت تلاش می کند در یک مقطع زمانی این کار را انجام دهد که کمترین آسیب را ببیند.

وی افزود: از آنجاییکه نزدیک انتخابات مجلس هستیم، رفتار محتاطانه و سنجیده دولت برای هرگونه تصمیم گیری درباره حذف ثروتمندان از لیست یارانه بگیران قابل انتظار است.

حذف یکباره مردم خطرناک است

نکو بیان کرد: حذف یکباره یارانه از سوی دولت تصمیم بزرگ و خطرناکی است و امکان دارد دولت موقعیت های خود را در مجلس آتی از دست بدهد. دولت تلاش خواهد کرد در آینده به مرور زمان و به تدریج از تعداد یارانه بگیران حذف کند.

وی ادامه داد: با این حال، انتظار می رود دولت همچنان برای جبران کسری منابع مالی یارانه ها ماهانه تعدادی را از لیست یارانه بگیران حذف کند.

دولت اراده ندارد؟

این نماینده مجلس شورای اسلامی درباره حذف یکباره ثروتمندان از لیست یارانه بگیران گفت: این تصمیم، کار بزرگ و سختی است و امکان دارد موقعیت سیاسی دولت در معرض خطر قرار بگیرد.

وی افزود: به هر حال، اگر در بین حذف شدگان از لیست یارانه بگیران افرادی کسانی باشند که به یارانه نیازمند باشد، این وضعیت بر موقعیت حامیان دولت و جریان انتخابات تأثیرگذار خواهد بود.

نکو بیان کرد: البته نمی توان گفت دولت با تعلل در حذف یارانه بگیران به دنبال کرسی بیشتر در مجلس است، بلکه درصدد حفظ کرسی های موجود است. به این ترتیب دولت نمی خواهد، با حذف یارانه بگیران ضرر و زیان سیاسی ببیند.

وی ادامه داد: انتظار می رود، پس از انتخابات مجلس در پایان سال جاری، دولت تصمیمات جدی تر و تأثیرگذاری درباره ساماندهی یارانه ها انجام دهد.
میزان

mh-downloader بازدید : 141 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

حبابهاي ال اي دي
فروشگاه اينترنتي لوازم شکار

با خوش اخلاق ترین راننده تاکسی آشنا شوید + عکس«با لبخند وارد شوید.» جمله‌ای است که مهربان‌ترین راننده تاکسی ایران بر نقاط مختلف خودرواش نوشته است. قانونی که هم خود رعایت می‌کند هم مسافرانش ملزم به انجام آن هستند!هنوز در صندلی تاکسی جای نگرفته بودم که با سوالی عجیب روبه‌رو شدم: «با زبانی غیر از فارسی آشنایی دارید یا خیر؟» و زمانی که فهمید فارسی زبانم، سریع سر صحبت را باز کرد. با او همسفر می‌شوم و خیلی زود دلیل سوالش را می‌فهمم. آقای دهباشی با هر یک از مسافران تاکسی‌اش به زبان خودشان صحبت می‌کند؛ حتی اگر این مسافر توریست خارجی باشد! «مهربان‌ترین راننده تاکسی ایران»، پیرمردی آرام و خنده‌روست که سرعت حرف زدنش گاه از سرعت پردازش مغز من هم سریع‌تر  می‌شود؛ به خصوص وقتی بخواهد آذری، آلمانی، انگلیسی، فرانسوی یا عربی صحبت کند!

 روحیه‌ام با کاسبی جور درنیامد


متولد سال ۱۳۲۲ در شهر خامنه  است. مثل اکثر آدم‌ها در دوران کودکی فکر نمی‌کرد که روزی راننده تاکسی شود. کارش را با کاسبی آغاز می‌کند و به پشت میز نشینی هم می‌رسد؛ اما آن را رها می‌کند؛ چون به عقیده خودش با روحیه صادقانه او جور درنمی‌آمدند. از دانشگاه هم که ناامید می‌شود، بالاجبار تاکسی می‌خرد تا به جای دانشجوی دانشگاه، دانشجوی جامعه شود: «الان ۴۷ سال است که دانشجوی این دانشگاه هستم. مسافران را برای خودم استاد دانشگاه می‌دانم و رشته‌ای را هم انتخاب کردم که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود. رشته من نوع‌دوستی و عشق و صلح و محبت نسبت به همنوع خود به‌علاوه گفتاردرمانی، کرداردرمانی و رفتاردرمانی است که اخیرا نیرودرمانی و تاکسی درمانی هم به آن اضافه شده است.» حالا پس از حدود نیم‌قرن آنقدر دلبسته این تاکسی و مسافرهایش شده که پیشنهادهای شغلی دیگر را قبول نمی‌کند؛ حتی اگر پردرآمدتر باشد.

حاضرم با بنز هم مسافرکشی کنم


از شروع کارش تا به الان ۶-۷ تایی ماشین عوض کرده است: «اولین تاکسی من بنز ۱۸۰ بود، بعد پیکان مدل ۴۶، ۵۰، ۵۶و ۶۰، بعد از آن یک رنو ۲۱ گرفتم و حالا هم سمند دارم. بعد از این هم اگر تاکسی‌رانی اعلام کند بنز الگانس می‌دهد، حاضرم مسافرانم را با بنز جابه‌جا کنم.» در روز ۶-۵ تایی هم مسافر مجانی دارد که خودش می‌گوید به او انرژی فوق العاده‌ای می‌دهند: «مسافران مجانی من شامل افرادی می‌شوند که یا مسیر را اشتباهی ایستاده‌اند یا مسافرانی که در مسیر برگشت به خانه با آن‌ها برخورد می‌کنم یا مسافری که کیف پولش همراهش نباشد که نه تنها از او پول نمی‌گیرم که پول برگشتش را هم به او می‌دهم که مشکلی برایش به وجود نیاید.»
به او می‌گویم که ما گاهی راننده تاکسی‌ها را آدم‌هایی عبوس و بداخلاق می‌شناسیم که بیشتر این بداخلاقی‌ها به ترافیک و شلوغی‌های این شغل برمی‌گردد. حرفم را تایید می‌کند: «با دلشوره التهاب و یاس و نامیدی می‌دانم مشکل من حل نمی‌شود و اگر بخواهم عصبانی شوم، ۱۲ ساعت کار من ۶ ساعت می‌شود. پس سعی می‌کنم آرامش خودم را در هر حالتی حفظ کنم.»

راننده‌‌ای چندزبانه

با زبان‌های خارجی هم آشنایی دارد. سه ماه در آلمان اقامت داشته و زبان آلمانی را بلد است. ۱۰ ترم هم زبان انگلیسی خوانده و با وقوع انقلاب به یادگیری زبان عربی هم پرداخته است: «عربی را فقط سه ترم خواندم؛ البته چند سوره قرآن را حفظم که فکر کنم این هم جزو عربی به حساب بیاید.» از هر مسافری که سوار تاکسی‌اش می‌شود، بعد از سلام و احوالپرسی از زبانش سوال می‌کند. با مسافر آذری‌اش شوخی می‌کند! به زبان گیلکی قربان صدقه مسافر شمالی می‌رود و مسافر شیرازی‌اش را «کاکو» خطاب می‌کند. او حتی با مسافران خارجی هم‌کلام می‌شود: «مسافری داشتم که از هلند آمده بود و به قول خودش خاطرخواه من شده بود! مستر لوئیس در مدت یک هفته‌ای که در هتل بود، فقط  با من در تهران جابه‌جا شود.» رابطه‌اش با این مسافران خارجی آنقدر خوب است که حتی یک بار میزبانی آن‌ها را هم بر عهده گرفته است: «این اتفاق متعلق به قبل انقلاب است. آن موقع مسافری فرانسوی داشتم. سه چهار تا هتل او را بردم. اما او گفت: verry verry expensive من هم به او گفتم: cheapاش را هم داریم. تعجب کرد و پرسید: کجا؟ او را به همراه هسر و فرزندانش، پیتر و نیکولا به خانه خود بردم و یک هفته مهمان من بودند. موقع رفتن به من گفت ما در کشورمان چنین رسمی نداریم؛ اما اگر شما بیایید you are my guests!».

چرا مهربان‌‌ترین راننده تاکسی شدم؟

از او می‌پرسم که چرا مهربان‌ترین راننده تاکسی نام گرفته و او با لبخند همیشگی‌اش می‌گوید: «ابتدا که هر مسافری سوار می‌شود، به او سلام و روز بخیر می‌گویم و بعد متناسب با شخصیت هر کس با او برخورد می‌کنم. اگر سامسونت داشته باشد، به او می‌گویم آقای مهندس و اگر کت و شلواری باشد، آقای دکتر! مثلا خانم ۹۰-۸۰ ساله با عصا می‌خواهد وارد تاکسی شود. تا در را باز می‌کند، به او می‌گویم: «سلام دخترخانم روز شما بخیر، به به چه روز خوبی ، چه هوای خوبی و... » همین فرد قبل از اینکه بالا بیاید، انرژی مثبت را می‌گیرد و این تجربه من باعث شده که نمره من هم در جامعه‎‌شناسی هم در روانشناسی بشود ۲۰!»
تا به حال نشده است که با مسافری بد برخورد کند: «هیچ موقع هم با مسافرانم برخورد خصمانه نداشته‌ام و نخواهم داشت و طوری با آ‌نها رفتار می‌کنم که انرژی مثبت را به آن‌ها انتقال بدهم. البته شده مسافری را سوار کرده‌ام و از اول تا آخر هم با او هیچ صحبتی نکرده‌ام؛ چون می‌بینم دوست ندارد؛ پس ساکت می‌نشینم تا او را به مقصد برسانم.» با مسافران خود آنقدر خوش‌وبش می‌کند که برخی از آن‌‌ها از شدت خنده قهقهه می‌زنند و بالاخره سال۷۱ خبرنگاری مسافر او می‌شود و لقب مهربانترین راننده تاکسی ایران را به او می‌دهد. لقبی که تمام مسافرانش آن را تایید می‌کنند. آوازه مهربانی‌های این راننده به گوش سازمان تاکسی‌رانی هم می‌رسد تا در سال ۷۲، ۸۲ و ۸۳ به عنوان بهترين راننده تاكسي انتخاب شود و سال ۸۰ نيز به عنوان شهروند نمونه شناخته شود: «چهار سكه بهار آزادي جايزه گرفتم كه همه را به همسرم هديه كردم. چون من خودم طلا هستم و نیازی به طلا ندارم!»

در خانه هم خوش‌اخلاقم

برای خود اصولی دارد و آنقدر مقید به انجام این قوانین شخصی است که همه بندهای آن را از حفظ است و با سرعتی عجیب و غریب و بدون هیچ مکثی تمام آن‌ها را ردیف می‌کند: «من به خاطر آرامش خودم هیچ موقع برخورد خصمانه با هیچکس ندارم؛ حتی با خانم و بچه‌ها. تفاهمم که نباشد (که الان خوشبختانه در هیچ خانه‌ای نیست ) و در خانه ما هم نیست، باز من مشکل ندارم. تمام مشکلاتم را با گذشت، صبر، شکیبایی، سکوت و خردمندی و خویشتنداری حل کردم. چهل سال پیش برای خودم قوانینی نوشتم و سعی کردم که به نوشته‌های خودم جامه عمل بپوشانم؛ هر انسانی می‌تواند با این موارد به آرامش برسد: «خودشناسی، خودسازی، روشن‌بینی، درک واقعیت‌ها و پذیرفتن آن‌ها، از هر کس به اندازه سواد یا شعورش انتظار داشتن، راضی به رضای خدا بودن، قانع بودن، خودخواهی را کنار گذاشتن، گذشت، آب درمانی، شبی ده دقیقه هم امور روزانه را مرور کردن و به اشتباهات خود پی بردن و دونه دونه آن‌ها را کنار گذاشتن به اضافه سکوت» که سکوت واقعا طلاست که البته در جای خود باید استفاده شود.»

دلیل اصلی خوش‌اخلاقیم همسرم است!


در خانه هم مهربان است و در کارهای خانه همسرش را تنها نمی‌گذارد: «تازه وقتی برسم خانه، کمک خانم هستم. ظرف شستن، تی کشیدن، گردگیری، چایی ریختن، جواب دادن به آیفون و جمع کردن سفره به عهده من است. در شستن لباس‌ها هم کمک می‌کنم. لباس‌های دستی مال من است و ماشینی‌ها مال اون بنده خدا! تازه ایشان فقط پودر را می‌ریزد و روشن می‌کنند. وقتی تمام می‌شود می‌گوید: «الهی پیش‌مرگت شوم. ابراهیم جان برو لباس‌ها را پهن کن.» من هم می‌گویم چشم؛ ولی تا کردن و اتو کردنش با ایشان است.»
می‌گوید دلیل خوش‌اخلاق شدنش همسرش است: «ایشان چند تا حسن داشتند که باعث شدند، من خوش‌اخلاق بشوم. یکی بی‌انصافی و دیگری بداخلاقی! و تنها کسی که می‌تواند من را عصبانی کند، ایشان است؛ اما همیشه من کوتاه می‌آیم. و وقتی به او هشدار می‌دهم که ممکن است همسرش هم این مطلب را بخواند، می‌گوید: «عیبی ندارد خودش هم می‌داند. حقیقت تلخ است؛ اما میوه آن شیرین است.»

اعضای بدن «علی جونم» را اهدا کردم


از رابطه‌اش با فرزندانش که می‌پرسم، می‌گوید، چهار فرزند دارد: «سه تا دختر گل دارم و دو تا داماد دکتر. یک ته‌تغاری مهندس عمران هم دارم. این هم خواستگار مهندس دارد؛ اما قبول نمی‌کند. فکر کنم او هم منتظر خواستگار دکتر است!» آقای دهباشی پسر هم داشته که الان ده سالی می‌شود که او را در تصادف از دست داده است. مهربانی این راننده تاکسی اینجا هم خود را نشان می‌دهد. او پس از مرگ مغزی فرزندش، اعضای او را اهدا می‌کند. آنقدر دلبسته  این فرزندش بوده که همیشه او را «علی جون» یا «علی اقا» صدا می‌کرده است. تعبیرش از مرگ فرزندش، تولد دوباره است و همین تعبیر زیبا باعث نشده که اینجا هم کار به عصبانیت و گلایه نکشد.

۳۶ دفتر یادگاری از مردم دارم


مسافران برای او یادگاری هم نوشته‌اند. گرچه او هیچ‌موقع از آن‌ها برای نوشتن آن‌ها درخواست نکرده است: «من از مسافرانم نمی‌خواهم برایم یادگاری بنویسند. فقط دفترم را می‌دهم که تماشا کنند و خود آن‌ها به من می‌گویند به ما خودکار بدهید و تازه آن موقع می‌گویم: «چه رنگی!؟» بلافاصله سایه‌بان ماشین را پایین می‌دهد تا خودکارهای رنگی‌اش را نشان من و بقیه مسافران بدهد و الان سی‌وششمین دفتر یادگاری‌اش هم به برگ‌های آخر خود رسیده است. چند سال پیش وقتی بازخورد مثبت مسافرانش را می‌بیند، فعالیت مجازی‌اش را هم آغاز می‌کند و الان وبلاگی دارد که که آدرسش را موقع خداحافظی به همه مسافران می‌دهد. بزرگترین رمز این مهربانی و محبوب بودنش را آرامش می‌داند. تعبیر شاعرانه‌ای هم دارد برای این آرامشش: «یک بادبادک که پرواز می‌کند، نخی به آن وصل است. اگر این نخ محکم باشد، هر چند کیلومتر هم که برود، پاره نمی‌شود. اگر این نخ نازک باشد، یک کیلومتر هم که برود، پاره می‌شود. ایمان هم به همین صورت است. هر چقدر این ایمان قوی‌تر و محکم‌تر باشد، تحمل مشکلات و آرامش هم بیشتر خواهد شد.»

آنقدر تندتند صحبت می‌کند که مصاحبه‌مان زود به آخر خود می‌رسد. این سرعت حرف‌زدنش اواخر مصاحبه بیشتر هم می‌شود. دلیلش را که می‌پرسم با خنده به ساعت اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر دیر کنم، خانمم به من افطار نمی‌دهد و فقط به شستن ظرف‌ها می‌رسم!»
مجله مهر

mh-downloader بازدید : 145 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

فروش چراغ قوه حرفه اي
خرید بند انداز برقی

امیر مهدی ژوله و علی مسعودی که تا همین چند وقت قبل، صرفا به عنوان نویسنده فعالیت می کردند، در یک ماه اخیر به واسطه رقابت خنداننده برتر، به چهره های محبوب تلویزیون بدل شدند.

به بهانه رقابت میان امیر مهدی ژوله و علی مسعودی، جنجال زیادی میان مخاطب برنامه «خندوانه» به پا شده بود؛ دو نویسنده ای که شاید تا همین چند ماه قبل، هیچ کس تصویری از آنها هم ندیده بود.

شهرت ناگهانی این دو نویسنده و جلب آرای میلیونی آن هم در عرض چند ماه، اتفاق عجیبی است. اینکه بعد از این رقابت و کلا بعد از پایان «خندوانه» چه اتفاقی در انتظار آنهاست، معلوم نیست. احتمالا مجددا به عرصه اصلی شان یعنی نویسندگی برمی گردند و شاید بعد از مدتی هم فراموش شوند.

در همین چند سال اخیر افراد مختلفی بودند که صرفا به خاطر حضور در یک برنامه خاص، مشهور شدند. بعضی ها شهرت شان ادامه پیدا کرده و بعضی دیگر چند وقت بعد به همان نقطه اول برگشتند و این شهرت کار خاصی برای شان انجام نداد. در این گزارش مروری داریم بر هشت فردی که به این شیوه به شهرت رسیدند.

امیر مهدی ژوله

* موقعیت قبلی: سالیان سال به عنوان روزنامه نگار و نویسنده در مطبوعات فعالیت می کرد اما از سال 81 به عنوان یکی از نویسنده ها به تیم مدیری وارد شد و از آن به بعد فیلمنامه نویس تمام سریال های او بود.

* چطور معروف شدند: ژوله را می توان مصداق کامل یک شبه مشهور شدن دانست. او سال ها به عنوان نویسنده فعالیت می کرد اما کمتر مخاطب تلویزیونی، چهره اش را می شناخت. اولین حضور او جلوی دوربین، در برنامه خندوانه اتفاق افتاد.

او اولین استندآپ کمدی اش را با موضوع بیماری اش اجرا کرد و تا حدی بین مردم شناخته شد اما اولین اجرای رقابت خنداننده برتر، از او یک چهره کاملا معروف ساخت. او بدون کمترین مشکلی، در دور اول رقیبش را جا گذاشت و به مرحله دوم رسید. در این مدت آنقدر محبوب شد که حتی در دوره دوم توانست امین حیایی، سوپراستار معروف را ببرد. در واقع می شود گفت که او یک ماهه به چنین شهرتی دست پیدا کرد.

* بعد از شهرت: هنوز به مرحله بعد از شهرت نرسیده. او این روزها اوج محبوبیت اش را می گذراند. تعداد فالوئرهای اینستاگرامش به 149 هزار نفر رسیده و هر کدام از پست هایش حدودا 30 هزار لایک می خورد.

علی مسعودی


* موقعیت قبلی: مسعودی کارش را با نوشتن چند آیتم از برنامه ساعت خوش در سال 1374 شروع کرد و در طول این سال ها، داستان و فیلمنامه سریال هایغی چون کوچه اقاقیا، سریال سه در چهار و ... را نوشته است.

* چطور معروف شدند: مسعودی هرگز فکرش را نمی کرد که با خندوانه شهرتی فراگیر نصیبش شود. او سال پیش در چند برنامه، استندآپ اجرا کرد اما چهره ناآشنا و نوع اجرایش چنگی به دل نمی زد.

در سری دوم خندوانه اما کارش گرفت و خاطراتش از دوران زندگی به مذاق عده ای خوش آمد. لیگ انتخاب خنداننده برتر اوج خوشبختی مسعودی است. او در شب هایی که بیننده خندوانه دو چندان شده، توان خود در خنداندن را به رخ کشید و در دو مرحله پیروزی قاطع به دست آورد. در رقابت با ژوله اگرچه شکست خورد اما اختلاف کم آرا نشان می دهد او به اندازه کافی محبوب شد؛ به ویژه آن که اجرای آخرش ضعیف و دور از انتظار بود.

* بعد از شهرت: برای پی بردن به شهرت علی مسعودی، تصاویر خندوانه شاهد خوبی است. او در طول مسیر که سوار بر ماشین مخصوص به سمت استودیوی ضبط برنامه می آمد، بارها با واکنش مردم مواجه می شد که اسمش را صدا می زدند.

مسعود فراستی


* موقعیت قبلی: فراستی برای اهالی سینما و خبرنگاران این حوزه نامی آشنا است. او همیشه به شیوه خاص خود در نشریاتی مثل سروش، سوره، نقد سینما و ... نقد و یادداشت می نوشت. در حوزه تالیف هم چند کتاب سینمایی دارد. فراستی سابقه حضور در تلویزیون را هم داشت که به هفت رسید.

* چطور معروف شدند: سال 89 برنامه هفت روی آنتن رفت. از قسمت سوم مسعود فراستی منتقد ثابت برنامه شد و به مرور شیوه خاص خود در نقد آثار سینمایی را به کار بست. فراستی با ادبیات گزنده و گاه بی رحمانه کارگردان و فیلمش را گوشه رینگ می فرستد و موارد بی شماری از عیوب فیلم را جلوی چشم او می گذارد. این روش با انتقاد خیلی از کارگردان ها و البته منتقدان مواجه بو اما مخاطبان عادی «بدمن» هفت را دوست داشتند و معتقد بودند جدال او با فیلمسازان، برنامه را جان می دهد.

* بعد از شهرت: بعد از جدایی جیرانی از هفت، مدتی با گبرلو همکاری کرد اما به مرور کنار رفت. با این حال هفت باعث گسترش دایره شهرت فراستی شد و خیلی از مخاطبان غیرسینمایی هم با کاراکتر او آشنا شدند. این را می توان پس از حضورش در خندوانه متوجه شد. فراستی با هفت بهروز افخمی بار دیگر به تلویزیون بازگشته و همزمان یک شغل غیرسینمایی هم دارد.

محمد بحرانی


* موقعیت قبلی: در دوره دانشجویی خیلی زود جذب کارهای عروسکی شد اما شاید در مخیله اش نمی گنجید که به واسطه عروسک ها مشهور شود و نه رشته تحصیلی اش یعنی بازیگری.

محمد بحرانی از سال 80 به تلویزیون آمد و در مجموعه هایی مثل «استاد همه چی دون» و «با ما کاش باشی» صداپیشگی را تجربه کرد. نیمه دوم سال 80 توسط ایرج طهماسب برای بازی در «رفیق بد» انتخاب شد و همین سرآغاز شهرت او بود؛ نه با «رفیق بد» که با صداپیشگی در مجموعه «کلاه قرمزی». او صداپیشه ببعی و بعد هم آقوی همساده شد و توانست استعدادش را به رخ بکشد.

* چطور معروف شدند: صداپیشگی جناب خان اوج شهرت بحرانی است. این کاراکتر در خندوانه حضور مستمری دارد و بیش از شخصیت محبوبی مثل آقوی همساده فرصت عرض اندام پیدا کرده. او با کلیپی که برای تیم ملی والیبال اجرا کرد بیش از پیش برای مخاطبان محبوب شد.

* بعد از شهرت: حالا برچسب جناب خان روی پیشانی محمد بحرانی مانده و بعید است به این زودی او را رها کند. شهرت بحرانی به واسطه صداپیشگی است و این که تصور کنیم چهره اش در بازیگری همین قدر محبوب و خواستنی باشد، بعید است.

پژمان جمشیدی


* موقعیت قبلی: مورد پژمان جمشیدی عجیب است. او یک عمر در زمین توپ زد ولی محبوبیتش از سکوی استادیوم ها فراتر نرفت. حتی در میان پرسپولیسی ها محبوبیت زیادی به دست نیاورد و کمتر کسی از رفتنش دلتنگ شد. البته که توقع نیست همه فوتبالیست ها محبوب یا مشهور شوند ولی این که نام جمشیدی به واسطه یک سریال اینطور سر زبان ها بیفتد، در نوع خود جالب است.

* چطور معروف شدند: جمشیدی سال 92 با سریال پژمان خیلی ها را با پرسش مواجه کرد که او کیست و کجا بوده؟ آنها که جمشیدی را می شناختند از بازی خوبش متعجب شدند و گفتند چرا او از همان ابتدا سراغ بازیگری نرفته.

* بعد از شهرت: تصور می شد همه توان جمشیدی در سریال پژمان تمام شده اما خیلی زود به یک پیشنهاد تئاتری پاسخ داد تا هم توان بازیگری اش را به رخ بکشد و هم اعتماد به نفسش را.
در نمایش «بادی که تو را خشک کرد، مرا برد» بار دیگر مخاطبان را غافلگیر کرد. جمشیدی بعد از آن، 5 تئاتر دیگر بازی کرد تا حالا نام خود را به عنوان یک بازیگر حرفه ای تثبیت کند. سال پیش با دومین سریالش یعنی سال های ابری نقشی جدی تجربه کرد و ور دیگر از خود نشان داد.

مهراب قاسمخانی


* موقعیت قبلی: مهراب قاسمخانی سالیان سال است که به عنوان فیلمنامه نویس در سینما و تلویزیون فعالیت می کند. زمان «پاورچین» گهگاه تصویرش در پشت صحنه سریال دیده می شد. از یک جایی به بعد در کنار شقایق دهقان به عنوان میهمان در بسیاری از ویژه برنامه ها حاضر می شد و در برنامه «گپ» رامبد جوان هم حضور ویژه ای داشت.

* چطور معروف شدند: شیوه شهرت قاسمخانی یک مقدار با سایرین فرق می کند. همانطور که نوشتیم، او یک مقدار فراتر از نویسنده معمولی بود و مردم تا حدی با چهره اش آشنایی داشتند اما علت اصلی شهرت ناگهانی اش، حضور در برنامه تلویزیونی نبود.

او همزمان با حواشی مستند برزیل به کارگردانی جواد هاشمی، یکمرتبه به شهرت فراوانی دست پیدا کرد. بعد از این قضیه بود که تعداد فالوئرهایش به طرز عجیبی بالا رفت. با این که این مستند بعد از دو قسمت، دیگر هیچ وقت توزیع نشد اما حواشی آن خیلی خوب در ذهن مردم ماند.

* بعد از شهرت: او حالا یکی از پرفالوئرترین صفحات اینستاگرام را دارد. 612 هزار نفر او را فالو کرده اند. هر کدام از پست هایش به طور متوسط، 30 هزار لایک می خورد. پست هایش بازخوردهای فراوان دارد و گهگاه جریان سازند.

سامان گوران


* موقعیت قبلی: تا قبل از بازی در «خنده بازار» به طور حرفه ای فعالیت نمی کرد و شهرت خاصی نداشت.

* چطور معروف شدند: با تقلید از چهره هایی مثل علی دایی، عادل فردوسی پور، رضا صادقی، مهدی فخیم زاده، مهران مدیری و ... در «خنده بازار» یکمرتبه به شهرت رسید. «خنده بازار» برنامه جذابی نبود اما استثنائا آیتم گوران با استقبال زیادی از سوی مردم روبرو شد.

این تقلیدها اعتراضهای زیادی به همراه داشت و نهایتا باعث شد گوران به شهرتی ناگهانی دست پیدا کند تا جایی که سایر عوامل برنامه معتقد بودند او ادعای برتری می کند و معتقد است مخاطبان به خاطر او برنامه را تماشا می کنند. این حواشی باعث شد تا در فصل سوم «خنده بازار» از جمع آنها خارج شود و دیگر هیچ وقت کنار این گروه قرار نگیرد.

* بعد از شهرت: تنها حرکت مثبت و رو به جلوی او بازی در سریال «میلیاردر» بود. بعد از آن خبری از او در سریال های دیگر نشد و مجددا به سمت و سوی تقلید صدا از این و آن رفت. این برنامه ها گهگاه از تلویزیون هم پخش می شدند اما دیگر جذابیت قبل را نداشتند. او در حال حاضر 41 هزار فالوئر در اینستاگرام دارد اما دیگر در اوج شهرت نیست و گهاه کنار کنسرت های برخی خواننده ها اجرا می کند.

امیر علی نبویان


* موقعیت قبلی: موقعیت چندان خاصی نداشته. کلاس های بازیگری می رفته و گهگاه هم بازی می کرده. جسته و گریخته داستان هایی هم می نوشته.

* چطور معروف شدند: با آیتم «قصه های امیر علی» برنامه «رادیو هفت» مطرح شد. اوایل مثل بقیه می آمد و قصه می خواند اما کم کم قصه هایش بین مخاطبان رنگ و بوی دیگری پیدا کرد. مایه های طنزی که داخل نوشته هایش بود عامل اصلی موفقیت اش شد.

از یک جا به بعد گهگاه به عنوان مجری هم ظاهر می شد یا در ویژه برنامه ها به عنوان یکی از عوامل اصلی به میدان می آمد تا جایی که به یکی از مهره های اصلی برنامه بدل شد و مخاطبان درخواست می کردند که میزان حضورش در برنامه بیشتر شود.

* بعد از شهرت: کم کم داستان هایش را به صورت کتاب منتشر کرد و از سوی برخی کارگردان ها هم پیشنهاد بازی گرفت. در سریال «نوشدارو» به عنوان یکی از بازیگران اصلی جلوی دوربین رفت و در برنامه «مژه» شبکه نسیم هم ضابطیان او را به عنوان مجری انتخاب کرد. حالا در برنامه «صدبرگ» هم یکی از مجریان اصلی برنامه است و هفته ای یک بار برنامه با اجرای او روی آنتن می رود. او در اینستاگرام 34 هزار فالوئر دارد.

روزنامه هفت صبح

سلام امير مهدي ‍ژوله بخاطر خلاقيت و هنرش مورد استقبال مردم قرار گرفت؟؟؟ از كدوم هنر و خلاقيت حرف مي زنيد كاش برنامه خندوانه رو مي ديديد امين حيايي بخاطر جويي كه اصلاح طلبان درس كردند و برنامه خوب خندوانه رو با سياست آلوده كردند و اصلاح طلبان و آقاي ابطحي جوي را بر عليه امين حيايي بخاطر بازي در فيلم قلاده هاي طلا راه انداختند و امير مهدي رو به نوعي كانديداي اصلاح طلبان در برنامه خندوانه معرفي كردند و گرنه اگر اجراي ايشون رو ميديد استرس و اضطراب از سر و روش مي باريد يكم دقت بد نيست ها
با سلام.با خوندن نظرات ميفهمى مردم ما تا چه حد نمک نشناسن.اينا ادمايين که ساعت هاى شادى رو براى ما ساختن.حالا ممکنه حوزه شهرت بعضىاشون محدود تر باشه اما بحرانى و جمشىدى جزو محبوبترىن هنرمندا هستن که شهرت و محبوبىت رو رو با هم دارن البته احتمالا بجز ءقاى فراستى که بايد نقش بدمن رو در هفت بازى کنه.ارزو مىکنم همىشه در همين جايگاه باقى بمانند حداقل بخاطر خودم.فکر نميکنم دىگه به جاىگاه پيش از شهرتشون برگردند مگر اینکه کم کارى کنند.
چطور شما به اینا میگین مشهور؟؟؟مشهور یعنی اینکه حداقل 80درصد مردم طرف رو بشناسند والا ما یکی از اینا رو نمی شناسیم اونایی که ناگهان آوازه انداختند و یک شب ره صد ساله رفتن مث بنیامین بهادر ی!!وقتی اولین آلبومش اومد تو هر کوچه و بازاری,تاکسی رستوران و هرجایی می شنیدی ترانه هاشو کاغذ قیچی نمیخوام نمی خوام!حالا فهمیدین کیا ناگهان مشهور شدن؟

mh-downloader بازدید : 144 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

چراغ قوه پليسي شکاري
ژل افزایش قد سیلیکونی

شعری از شهریارقطعه ای از دلنوشته‌های شاعر نامی، شهریار را در اینجا با هم می خوانیم. شما بیننده عزیز نیز چنانچه شعر یا دلنوشته‌ای دارید، برای انتشار در سایت از آن استقبال خواهیم کرد.

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو، لیکن عقب سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند
هر چه آفاق بجویند کران تا به کران

میروم تا که به صاحبنظری بازرسم
محرم ما نبود ، دیده کوته نظران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت
یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران

گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود
لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران

ره بیداد گران بخت من آموخت ترا
ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن
کاین بود عاقبت کار جهان گذران

شهریارا غم آوارگی و دربدری
شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

شهریار

بینندگان عزیز چنانچه شما نیز همچون دیگر شعرای با نام و بی نام،‌ شعر یا دلنوشته‌ای دارید، برای انتشار در سایت «تابناک‌ با تو» از آن استقبال خواهیم کرد.

mh-downloader بازدید : 141 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

دوربين شکاري قيمت
م پی تری پلیر پلیر

احساس می‌کنید پوست‌تان به شفافی پوست دیگران نیست؟ تیرگی پوست‌تان حالت کدری به آن داده که شما را چند سال پیرتر از آنچه هستید، نشان می‌دهد؟ از دیدن خودتان در آینه احساس بدی دارید؟ همه اینها نشان می‌دهد چندان که باید به زیبایی و شفافیت پوست خود رسیدگی نمی‌کنید. لابد با دیدن افرادی که پوست درخشانی دارند، متعجب می‌شوید و تصور می‌کنید راز خاصی در این درخشانی نهفته است.


به علاوه حتما بدون هیچ مراقبتی از پوست‌تان فقط حسرت پوست‌های زیبا و شفاف را می‌خورید. بهتر است به جای اینکه حسرت بخورید و خود را با دیگران مقایسه کنید، راه‌های حفظ شفافیت و زیبایی پوست را بدانید. بله، شما هم می‌توانید پوستی باطراوت و شفاف داشته باشید.

روغن بادام شیرین را دریاب

پودر جوانه گندم، عسل و روغن بادام شیرین از هرکدام یک قاشق غذاخوری را ترکیب کرده تا مخلوطی شکلاتی‌مانند به دست آید. این ترکیب را دو تا سه ساعت روی پوست خود ماسک کرده و منتظر تاثیرات شفاف‌کنندگی آن روی پوست خود باشید.

وقتی عسل و توت‌فرنگی با هم باشند

چهار تا پنج واحد توت‌فرنگی را له کرده و با یک قاشق غذاخوری عسل مخلوط کنید و روی پوست خود بمالید. حتما تاثیر شفاف‌کنندگی توت‌فرنگی و عسل را مشاهده خواهید کرد.

ترکیب سفیدآب و کف دریا

سفید آب روی یا زینک اکساید روی، آرد نشاسته و کف دریا هرکدام یک قاشق چای‌خوری را با عسل و گلاب هرکدام سه قاشق چای‌خوری و کمی آب مخلوط کنید تا ماسکی برای شفافیت و لکه‌بری پوست داشته باشید.

با میوه ها و سبزیجات دوست باش

به‌طور کلی خوردن اکثر میوه‌ها و سبزیجات سبب شفافیت و زیبایی پوست می‌شود. با این حال مصرف برخی از میوه‌ها و سبزیجات می‌تواند کمک بسیار بزرگی برای این مورد باشد. میوه‌هایی مثل انجیر، هنداونه، سیب قرمز، انواع مرکبات، گیلاس و آلبالو، انار و گلابی به‌طور موثری می‌توانند سبب زیبایی و شفافیت پوست شوند. غیر از این موارد، زرشک هم می‌تواند برای شفافیت پوست به کار گرفته شود.

پیاز و دوستی با پوست

شاید باورتان نشود اما آب پیاز همراه با آبلیمو می‌تواند ماسک مناسبی برای شفافیت پوست‌تان باشد. این ترکیب را به پوست‌تان بمالید و از بوی بد آن نترسید که علاج تیرگی و کدر بودن پوست‌تان است.

بخور دادن را فراموش نکن

گل ختمی، گل پنیرک و گشنیز را به مقدار مساوی و به میزان یک قاشق غذاخوری با یک لیوان آب جوشانده و 20 دقیقه تا نیم ساعت بخور دهید. با این کار کمک بزرگی به شفافیت پوست‌تان کرده‌اید.

دمکرده جعفری و آشتی با پوست

یک قاشق غذاخوری جعفری را با یک لیوان آب بجوشانید. سپس با مقداری آبلیمو مخلوط کرده و به صورت ناشتا مصرف کنید. پس از چند وقت مصرف این دمکرده اثر ضدلک و شفاف‌کنندگی آن را مشاهده خواهید کرد.

تاثیر پودر ثعلب

یک قاشق چای‌خوری پودر ثعلب را با یک قاشق غذاخوری آبلیمو و دو قاشق غذاخوری گلاب مخلوط کنید و آن را روی صورت خود ماسک کنید. پس از یک ساعت ماسک را از روی صورت‌تان بشویید. استفاده دوبار در هفته از این ماسک می‌تواند شما را امیدوار کند که پوستی شفاف خواهید داشت.

جوشانده گل زوفا را امتحان کن

یک قاشق غذاخوری گل زوفا را با دو لیوان آب بجوشانید. از این ترکیب یک لیوان جوشانده گل زوفا حاصل می‌شود که آن را برای شفافیت پوست توصیه می‌کنیم.

همان آبلیمو، عسل معروف

شربت آبلیمو و عسل نیز یکی دیگر از موارد شفاف‌کننده پوست است که می‌توان به‌طور روزانه آن را مصرف کرد. به علاوه می‌توان آب کرفس و آب هویج را با آبلیمو مخلوط و به صورت روزانه مصرف کرد.

جوشانده گل زوفا را امتحان کن

یک قاشق غذاخوری گل زوفا را با دو لیوان آب بجوشانید. از این ترکیب یک لیوان جوشانده گل زوفا حاصل می‌شود که آن را برای شفافیت پوست توصیه می‌کنیم.

آلوئه‌ورا و درمان پوست کدر

استفاده از برگ‌های آلوئه‌ورا که در عطاری‌ها موجود است، می‌تواند برای شفافیت پوست بسیار کاربردی و راحت باشد. کافی است پوست برگ‌های آلوئه‌ورا را جدا کرده و ژل داخل آن را روی پوست خود ماسک کنید. این ترکیب قابل دسترس و آسان می‌تواند تاثیر شگفت‌انگیزی روی پوست‌تان داشته باشد.

ماسک‌های میوه‌ای

میوه‌هایی مثل خیار، هلو، زردآلو، توت‌فرنگی و… را می‌توانید به صورت حلقه‌ای برش زده و روی پوست خود ماسک کنید. حتما به خاطر داشته باشید برای اطراف چشم به هیچ عنوان از شکل له شده این میوه‌ها استفاده نکنید.

عرق کاسنی و شاتره، موثرترین عرقیات برای شفافیت پوست

از میان تمام عرقیات برای زیبایی و شفافیت پوست، موثرترین مورد عرق کاسنی و شاتره است. عرقیات کاسنی و شاتره باید برای مدت طولانی و تا زمان برطرف شدن تیرگی و کدری پوست استفاده شود. برای این منظور می‌توان به مقدار مساوی از این عرقیات را روزی دو تا سه لیوان مصرف کرد.

عرق گل همیشه بهار، اسطوره زیبایی پوست

عرق گل همیشه بهار می‌تواند در زیبایی و شفافیت پوست نقش بسزایی داشته باشد اما باید اندکی صبور باشید و به مدت 40 روز تا سه ماه (تا زمان برطرف شدن تیرگی و لک‌های پوستی) آن را مصرف کنید. روزی سه بار و هر بار نصف لیوان از این عرق را بنوشید تا تاثیرات آن کاملا دست‌تان بیاید.

پوستی کدر با صفرای خون

عمدتا در تیرگی و لک‌های پوستی نوع تغذیه نقش بسزایی دارد و حتما باید به نوع غذایی که مصرف می‌کنید توجه داشته باشید تا حاوی میوه و سبزیجات باشد. اگر صفرا بیش از حد در خون بماند و با آن مقابله نشود به سودا تبدیل می‌شود و رنگ سیاه سودا در پوست ظاهر می‌شود. در این صورت ابتدا لک‌های قهوه‌ای با زمینه زرد بروز می‌یابد و اگر ماندن سودا در بدن طولانی شود لک‌های تیره، خاکستری و حتی سیاه در پوست ظاهر می‌شود .

شیر بادام یا فندق بنوش

یکی از مواردی که مصرف طولانی‌مدت آن سبب تصفیه پوست و زیبایی آن می‌شود، شیر بادام یا فندق است. برای مصرف آن باید بادام یا فندق خام را در آب جوش قرار دهید و پوست آن را بگیرید. سپس آن را با آب و یک قاشق عسل میکس کنید. این ترکیب به صورت شیر حاصل می‌شود که می‌توان برای صبحانه آن را مصرف کرد. شیر بادام و فندق به‌طور کلی برای رفع مشکلات پوستی به کار می‌رود و تاثیر خوبی بر شفافیت پوست دارد.

زندگی ایده آل

mh-downloader بازدید : 127 شنبه 23 اسفند 1393 نظرات (0)

درما ستا
چراغ قو

«تابناک با تو» در نظر دارد به مناسبت سوگواری اباعبدالله الحسین و برای آشنایی با آیین و رسوم مراسم عزاداری در همه شهرها و روستاهای ایران، فراخوانی از مسابقه عکاسی (موبایل، دوربین حرفه ای و...) برگزار کند.

از جمله موضوعاتی که می تواند در این مسابقه مد نظر شما هنرمندان گرامی قرار گیرد، نماز عاشورا، کودک و محرم، مساجد، هیأت ها، عزاداری های گروهی و ... _ ترجیحا مراسم امسال ـ خواهد بود.

علاقه مندان برای حضور در این مسابقه، می توانند عکس ها و گزارش های تصویری خود را به مدت یک هفته به آدرس اینترنتی bato@tabnak.ir ارسال نمایند.

گفتنی است، عکس ها به همراه شناسنامه آن ارسال شود؛ یعنی زمان و مکان و نوع مراسم در آن به همراه نام عکاس قید شود.

در پایان نام پنج عکس برگزیده به عنوان برندگان مسابقه به همراه عکس هایشان آورده خواهد شد و شما می توانید با رأی به هر عکس امتیاز بدهید. آرای شما برای گزینش عکس های برتر تأثیرگذار خواهد بود.

هم اکنون عکس های ارسالی برخی از شما خوبان را به نمایش می گذاریم.




تعداد صفحات : 21

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 207
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 72
  • آی پی دیروز : 72
  • بازدید امروز : 140
  • باردید دیروز : 200
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,106
  • بازدید ماه : 1,106
  • بازدید سال : 20,261
  • بازدید کلی : 102,133